نقش همگام شدن در ارتباط مؤثر
برای همگام شدن روش های مختلفی وجود دارد. می توانید با روحیه، با زبان بدن و انگاره های سخن وری او(اندازه صحبت، لحن صدا و بلندی و کوتاهی آن و کلمات و عبارات و تصاویری که شخص از آن استفاده می کند) همگام شوید. قانون تنوع راه حل ها را فراموش نکنید. هرچه دامنه درک و رفتار شما وسیع تر باشد، ساده تر می توانید با انواع طرز رفتار دیگران و یا انواع تیپ های شخصتی آنان کنار بیایید.
افراد کسانی را دوست دارند که مانند خود آنها باشند. با کسانی بیشتر معاشرت می کنند که مانند خود آنها هستند و دنیا را مانند خودشان می بینند. و در دوست داشتن یا نداشتن شبیه خود آنها هستند. افراد دوستان خود را از میان کسانی انتخاب می کنند که تحت تأثیر آنان بتوانند ارتباط گرم و صمیمی داشته باشند. به همین دلیل می گوییم همگام شدن روش مرثری برای ایجاد رابطه مؤثر با دیگران است. همگام شدن، به عبارت دیگر، مستلزم ارائه آن دسته از جنبه های خود به دیگران است که با جنبه های آنها همخوانی داشته باشند. حتی در حرف زدن هم شما باید خود را با مخاطب همگام کنید. اگر مخاطب شما بلند حرف می زند شما هم بلند حرف بزنید. اگر آهسته حرف می زند شما هم آهسته حرف بزنید. بلندی و کوتاهی صدا برای همگام شدن مسأله مهمی است کس که با صدای پایین حرف می زند از مخاطبی که او نیز با صدای پایین حرف می زند استقبال می کند. به همین شکل کسی که با صدای بلند حرف می زند ترجیح می دهد مخاطب او نیز با صدای بلند حرف بزند. البته گاهی برای اینکه مخاطب خود را ئادار سازیم که آرامتر حرف بزند صدای خود را بالا می بریم.
بیگمان در فرایند گفت و گو و روابط میان فردی، غالباً اختلاف نظرهایی برخاسته از تفاوت دیدگاهها، باورها و سلیقهها وجود دارد. از سوی دیگر، برخورد با باورهای اشخاص، در واقع، برخورد با حقیقت آنهاست و انگیزه و نظر ما، هرچند خیر خواهانه و روا باشد، آنگاه که برای بیان اشتباه دیگران بهکار میرود، روند ارتباط را به مخاطره میافکند. واکنش احتمالی مخاطب در اینگونه شرایط، موضعگیری تدافعی است. بنابراین بهترین شیوه در این حالت، استفاده از روش همگام شدن است. همگام شدن به معنای دستیابی به توافق با دیگران و مانند آنها شدن است، به گونهای که آنها بتوانند به ما اعتماد کنند و احساس کنند که ما جانب آنها را داریم. مخاطب از اینکه احساس کند ما هم مانند او هستیم و با او هم رأی و هم نظریم، لذت می برد. در همگامی ما روی مخاطب تأثیری میگذاریم که او هم با ما و نظراتمان موافقت نشان میدهد. بدین منظور باید در راستاي گفت و گو از اختلاف نظر و اصرار بر آن پرهيز نماییم و براي باورها و سليقههاي افراد احترام قائل شده و در صورت داشتن باور يا سليقهي غلط با برخورد خيرخواهانه و بهنحوي كه باعث موضعگيري فرد نشود، براي اصلاح باور او اقدام نماییم.
همتاسازی
وقتی برای برقراری ارتباط با یک فرد دچار تردید شدهاید و نگران نتیجه و موفقیت این ارتباط هستید، مؤثرترین روش برای شروع و ایجاد ارتباط صمیمانهای که باعث سازگاری شود(یعنی ارتباط همراه با شروع و پایانی باشد که نتیجهاش دستیابی به هدف مورد نظرتان باشد) این است که شما از طریق همتاسازی و تطبیق دادن خودتان با فرد یا آیینهسازی، رفتاری را انجام دهید که فرد خوشش آمده و احساس کند شما هم مثل خود او هستید. گرچه اینکار ظاهراً مشکل است زیرا شما با افرادی در سطوح مختلف برخورد دارید، ولی برای رسیدن به موفقیت و مسلط شدن بر افراد و شرایطی که شما باید برآنان اشراف داشته باشید، انجام این کار برای شما لازم است و باید تلاش خود را برای رسیدن به هدف انجام دهید.
برای اینکار الزاماً نیاز نیست که شما خودتان را در سطح مخاطب قرار دهید و از اطلاعات و معلوماتی در حد او برخوردار باشید(گرچه اگر ممکن باشد، خیلی خوب است.) بلکه روشهایی را در پیش میگیرد که به راحتی شما را به او نزدیک کرده و زمینهی سازگاری فراهم میشود.
همانگونه که در روشهای ایجاد ارتباط حسنه گفتیم، یکی از این اقدامات برای همتاسازی این است که شما در صحبت کردن از لحن کلام و محاوراتی استفاده نمایید که در سطح مخاطب باشد. این امر شرایط تطبیق را فراهم آورده و باعث میشود که فرد خودش را به شما نزدیکتر ببیند(البته این رفتار نباید مصنوعی و ساختگی باشد.)
راه دیگر این است که پوشش ظاهری، عطر و ژست و حالت بدنتان را با مخاطب تطبیق دهید(آیینهسازی کنید) این هماهنگی ظاهری برای او خوشایند بوده و هماهنگی بیرونی زمینه هماهنگی درونی را نیز فراهم میکند.
میگویند:« هیچ چیز مانند یک دشمن مشترک، نمیتواند باعث صمیمیت و پیوند دو نفر، دو گروه یا دو ملت شود.» این خود یک راه دیگری است برای همتاسازی، یعنی شما چیزی یا کسی را که برای مخاطبتان ناخوشایند، بد و یا دشمن است، ناخوشایند، بد و دشمن بدانید. تا با این همتاسازی زمینهی همدلی و همزبانی شما فراهم شود و به سازگاری و تفاهم مورد نظرتان برسید.
راه دیگری که میتوان بهوسیله آن با مخاطب همتاسازی کرد، همسانسازی خود درسلایق، علاقمندیها و ارزشها با اوست. هر چیزی که مورد پسند اوست را بهپسندیم، به هر چه علاقه دارد، علاقمندی نشان دهیم. هر ارزشی که برایش مهم است را ما هم مهم بدانیم.
هدایت کردن
بعد از همگام شدن و همتاسازی نوبت هدایت کردن می رسد. همگام شدن انجام عملی مطابق با رفتار شخص مورد نظر و همتاسازی شبیهسازی رفتار خودتان با شخص مورد نظر است. اما هدایت کردن انجام کاری متفاوت از دیگران است. شما بعد از اینکه با فرد خود همگام شدید و رفتار خودتان را با او همتاسازی کردید در واقع خودتان را مثل او کرده و با او و رفتارش موافق و هماهنگ شده اید. حالا اگر بخواهید خواسته خود را مطرح کنید یا او را در جهتی که مد نظر شماست هدایت کنید. مسلماض کار شما راحت تر شده است. زیرا او هم خودش را موافق شما می بیند و با رأی و نظر شما موفقت نشان می دهد. همگامی یعنی هم مسیر و هم موج شدن شما با هم، وقتی با کسی همگام می شوید با رفتار نرم و لطیف و به مرور زمان او را در مسیر مورد نظر خود قرار می دهید که اگر بخواهید این کار را قبل از همگام شدن انجام دهید مثل این است که بخواهید در مقابل او قرار گرفته و مسیر او را تغییر دهید که مسلماً او در مقابل این مسأله مقاومت خواهد کرد. اثر واقعی همگام شدن این است که مقاومت فرد را در مقابل شما کاهش می دهد زیرا شما با او ارتباط مؤثری برقرار کرده اید. همگام شدن در عین حال به شما این امکان را می دهد که از تجربه مخاطب آگاه شوید و با او برخوردی همدلانه داشته باشید. وقتی مانند دیگری حرف می زنید، احساسات او را بهتر درک می کنید. یکی از مزایای این کار این است که به فراست می فهمید که چه پیشنهادی بدهید و زمان مناسب پیشنهاد دادن، کدام است. همگام شده راه را برای هدایت کردن هموار می سازد. وقتی شما و فرد در یک پله واحد قرار داشته باشید. قدم بعدی شما او را به جهتی که می خواهید، راهنمایی می کند. همگام شدن یکی از اسرار قدرت پیشنهاد دادن است.
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: ارتباط همگامیمؤثر